انتخاب روان درمانگر چطور باید باشد؟ در این مقاله از جسم و جان قصد داریم تا درباره انتخاب یک روان درمانگر خوب صحبت کنیم.
هدف روان درمانی
بیماری روانی میتواند معلولیت جدی باشد. گاه ممکن است مسئله کاملاً خفیف و عادی باشد و بتوان با دوست و همسایه های دلسوز به اشتراک گذاشت و پیشنهاداتی دریافت کرد اما مواردی هست که در آنها مسئلهای به مراتب جدیتر پیش میآید که ممکن است مراجع به ناگاه مقهور غم و غصهای عمیق و وحشتناک شود که علت روشنی هم ندارد. چه بسا غم چنان شدید باشد که به کل شخصیت فرد حمله ور شود.
اختلال روانی، چه خفیف باشد و چه وخیم، بر توانایی افراد در ارائه کارکرد مناسب تاثیر می گذارد. ممکن است آنها نتوانند به نحوی منسجم فکر کنند یا به روشنی چیزی را به خاطر آورند، از تخیل خود استفاده کنند یا عملکرد هیجانی خوبی داشته باشند. هدف رواندرمانی تحقق کامل ظرفیتهای فرد است. رواندرمانی می تواند به کسی که یک فروپاشی روانی جدی را از سر گذرانده است کمک کند تا اوضاع را تغییر داده و شروع تازهای رقم بزند. هدف رواندرمانی تنها رفع مشکلات هیجانی و اجتماعی نیست بلکه رواندرمانی فرد را قادر میسازد تا از تمام ظرفیت ها و تواناییهای خود استفاده کند.
رواندرمانی و روان درمانگر چگونه کار میکند؟
رواندرمانگر به واسطه صحبت با مراجع، او را درمان میکند. این کار، رواندرمانی نام دارد. کار درمانگر این است که فهم را متولد سازد. شناختن خود دردناک است. در فرایند درمان، ممکن است فرد واقعیتی تلخ را در مورد خود بفهمد. چنین درکی سازمان شخصیتی فرد را زیرورو میکند و مدیریت سردرگمی و دشواریهای متعاقب آن، نیاز به رواندرمانگری مجرب دارد.
یکی از ویژگیهای مهم رواندرمانگر، استواری هیجانی است. رواندرمانگر باید بتواند منفور بودن و مورد اتهام قرارگرفتن را مدیریت کند. مراجعی که در وضعیت بحرانی قرار دارد نیاز دارد تا بتواند دست به چنین کار هایی بزند و بداند که متقابلا مورد حمله قرار نخواهد گرفت.
درمانگر به واسطه مشاهده ماهیت رابطه مراجع با دیگران، وضعیت ذهنی او را ارزیابی میکند. وقتی درمانگر خود را خوب بشناسد میتواند به وضوح ذهن مراجع را از ذهن خود متمایز کند. هدف اصلی درمانگر، فراهم آوردن خودشناسی برای مراجع است.
رواندرمانی به واسطه حصول خودشناسی و فهم از سوی مراجع، کار میکند. چنین فهمی در بستر رابطه حرفهای با درمانگر به دست می آید. این فرایند میتواند به لحاظ عاطفی دردناک باشد و درمانگر باید فهم خوبی داشته و به لحاظ عاطفی قوی باشد تا بتواند خشم مراجع را تاب آورد. یک درمانگر مجرب، درمان شخصی خود را کامل کرده است.
وظایف درمانی
همدلی: درمانگر به واسطه درونیسازی رنج های زندگی خویش در ذهن خود، ظرفیت فهم رنج دیگران را به دست آورده و توانایی درک و همدلی با مراجع را دارد.
برای تعیین اینکه آیا درمانگر می تواند به شما کمک کند یا خیر، چند قانون وجود دارد:
- تعبیرها قفسه داروی درمانگر هستند. آیا درمانگر تعبیری به من داد که حقیقتاً مفید باشد؟
- با مراجعه برای درمان، وارد رابطه با درمانگر میشوید. آیا میتوانید بگویید رابطه میان شما و درمانگر برقرار شده است؟
- درمانگر شبکه روابط شما را به قرینه رابطه خودش با شما قضاوت میکند. آیا متوجه شدهاید که نحوه ارتباط شما با دیگران (خانواده و دوستان) تغییر کرده است؟
۴٫یک درمانگر خود میان بین به مراجعش در راستای یافتن حس رضایت و شادکامی کمکی نمیکند.
-اگر تعبیر های درمانگر معنایی برای شما ندارد، درمان کاملاً بی وجه است. با این حال می بایست در مورد تعبیرها به دقت فکر کنید. شاید تعبیری را دوست نداشته باشید، اما ممکن است همان تعبیر بسیار دقیق و صحیح باشد.
-رابطه شما، مثل تمام رابطه های واقعی سرشار از دشواری خواهد بود. میتوانید انتظار بحث ها و کشمکشهایی تلخ را داشته باشید.
– می بایست در رابطه با درمانگرتان صادق باشید. هرچه خود را آزادانه تر به روی درمانگر بگشایید، رابطهای که با او دارید واقعی تر و در نتیجه، تعبیرهای او نیز دقیق تر خواهد بود.
چرا درمان شکست میخورد؟
کار درمانگر این است که احساسات خام را به فهم بدل کند. اگر به نظر رسید که درمانگر تمام گفته های تان را میپذیرد و هیچ چیز را به چالش نمیکشد، لحظهای شک کنید. به یاد داشته باشید که شما به این علت برای درمان مراجعه کردید که چیزی در زندگیتان درست کار نمیکند.
پس چیزی در شما خلاف مهمترین مصالح خودتان هست و شما درمانگری میخواهید که بتواند این وجه را تشخیص دهد و همکاری شما را بر علیه آن جلب کند. لازم است که شما احساس کنید از سوی درمانگر به چالش کشیده شدهاید و پس از جلسه با او، احساس کنید یک برخورد تمام عیار داشتهاید.
دلایل شکست درمان:
– شما نسبت به تغییر ذهنی مقاومت میکنید. قرار نیست درمان آسان باشد. اگر خواهان موفقیت درمان تان هستید، باید آماده پذیرش حقایقی بسیار ناگوار در مورد خودتان باشید. از خود بپرسید آیا درمانگرتان حقایقی ناخوشایند به دلتان انداخته است یا نه. اگر درباره شیوهای که تا به حال زندگی خود را سپری کردهاید به چالش کشیده نشدهاید، وقت آن رسیده که به فکر مراجعه به درمانگر دیگری باشید.
-درمانگر به قدر کافی مقتدر و قوی نیست یا بدتر از آن، خبر ندارد که شما درمان را به مخاطره میکشید. نمیشود از شما انتظار داشت قدیس باشید، به همین خاطر لازم است درمانگر احساسات قوی را در شما بیدار کرده و ترس را به چالش بکشد. ببینید آیا درمانگرتان بیش از حد نرم و سادهگیر است یا نه. یک رواندرمانگر باید کسی باشد که بر علیه خائنی که در درون شماست طرف خود شما را بگیرد.
درمانگر نالایق
تعداد بسیار زیادی از درمانگران در همدستی با مراجع علیه افراد دیگر زندگی او، مقصرند. چنین درمانگرانی تبانی با مراجعانشان را نقص نمیدانند.
چطور میتوانید تشخیص بدهید که درمانگرتان فریبکار است؟
– احساس تهی بودن و خالی بودن در انتهای جلسات.
– ممکن است متوجه شوید هرگز در طول جلسات احساس دلخوری و ناکامی ندارید و عصبانی نمیشوید. شاید عجیب به نظر برسد اما این نشانه بدی است.
– احساس آرامش، هدف درمان نیست. لازم نیست برای آرام شدن به کسی پول بدهید و یک لیوان چای و نرمترین مبل را پیدا کنید.
چگونه درمانگر بازتاب دهنده را شناسایی کنیم؟
۱٫آیا درباره احساسات تان چیزی می آموزید؟
۲٫آیا به فهم جدیدی نایل شدهاید؟
- آیا به ناگاه نظر متفاوتی درباره پدیدهها بر شما مکشوف شده است؟
اگر هیچ یک از این موارد مصداق نداشت این احتمال را در نظر بگیرید که شاید درمانگرتان به شما کمک نمیکند.
آیا نگرشتان در نتیجه مراجعه به درمانگر تغییر کرده است؟ آیا دیگران با شما به شکل متفاوتی ارتباط برقرار میکنند؟ آیا افراد بیشتر به شما احترام می گذارند؟ آیا راحتتر میتوانید دیگران را تاب بیاورید؟ آیا شجاعتر شدهاید؟ آیا بیشتر از قبل عشق میورزید؟ این ها سوالاتی است که باید از خود بپرسید. اگر پاسخ مثبت است، درمانگر خوبی پیدا کردهاید و اگر پاسخ منفی است دنبال کس دیگری باشید.
درمانگری که در عوض چالشگر بودن، با وانمود به حمایت کننده بودن با مراجع تبانی میکند، درمانگر مناسبی نیست. ممکن است این امر در انتهای جلسه به احساس تهی بودن یا سکون بیانجامد. صورت دیگری از بیکفایتی مربوط به وقتی است که درمانگر گفتههای مراجع را بدون فهم معنای آنها، به او بازتاب میدهد. در این شرایط مراجع به فهم جدیدی نائل نشده یا چیزی درباره احساساتش نمیآموزد.
درمانگر خوب
درمانگر خوب مانند الماس کمیاب است. با این حال معتقدیم که به جستجویش میارزد. بسیار بهتر است که درمانگر خوبی را پیدا کنید، ولو اینکه محل کارش با محل کار یا زندگی شما فاصله زیادی داشته باشد یا هزینه بیشتری مطالبه کند. بهتر است دو هفته یکبار پیش کسی بروید که واقعا برای شما مناسب باشد تا اینکه به دفعات بیشتر، نزد کسی بروید که سهلالوصولتر است اما کمکی به شما نمیکند.
وظیفه درمانگر این است که به شما کمک کند تا دنیای درونی خود را تغییر دهید.
درمانگر خوب میداند که محیط بر شما تاثیر میگذارد و شما هم بر محیطتان تاثیر میگذارید. درمانگر بد این مسیر را یکطرفه میداند در حالی که دوطرفه است. .اگر درمانگر فکر کند همه چیز تقصیر شماست، نمیتواند به شما کمک کند، اگر فکر کند همه چیز تقصیر دیگران است هم نمیتواند به شما کمک کند.
مهمترین صفت درمانگر خوب این است که بتواند عنصر سازنده را در داستان شما پیدا کند. لازم است از ظرفیتها و تواناییهای خلاقانه خود تا سرحد امکان استفاده کنید. همین ظرفیتهای شماست که زندگیتان را دوباره میسازد و دوباره به آن معنا میدهد. در این مورد قضاوت کنید: آیا درمانگرم به من کمک کرده تا از زیر بار افسردگی بیرون بیایم و دوباره با زندگی روبرو شوم؟ اگر اینطور نیست، وقت آن است که درمانگر دیگری انتخاب کنید.
اگر فکر میکنید درمانگرتان متوجه تاثیری که بر شما میگذارد نیست، جدا به تغییر درمانگرتان فکر کنید.
مهمترین ویژگی یک درمانگر خودشناسی اوست. تجربه درمان خودش میبایست به او نشان داده باشد که چگونه حین درمان شخصی خودش تحت تاثیر قرار میگرفته است. حتی اگر میدانید که درمانگرتان درمان شخصی خود را طی کرده است، اما هنوز هم درکی از میزان تاثیری که بر شما میگذارد ندارد، جدا باید به عوض کردن درمانگرتان فکر کنید.
نکات مهم در انتخاب روان درمانگر
باید در هنگام انتخاب رواندرمانگر به نکات زیر توجه کنید:
ویژگی های بیرونی: آیا درمانگر وقت شناس است؟ یا درک میکند که شما از تاخیر او متاثر میشوید؟ آیا در هنگام لغو جلسات، از پیش و به قدر کافی اطلاع میدهد؟ به عبارت دیگر، آیا درک میکند که رفتارش چه تاثیری بر شما میگذارد؟ آیا به نظر میرسد که به کار پیش رو اهمیت میدهد و حواسش به آن هست ؟
صلاحیتها و مدارک تحصیلی: آیا خود درمانگر تجربه رواندرمانی داشته است؟ آموزش او چه مدت طول کشیده است؟ آیا ضوابط علمی مستحکمی در آموزش او وجود داشته است؟ آیا برای رسیدن به فهمی روانشناختی آموزش دیده است؟
چند نکته دیگر: آیا درمانگر بخش عمدهای از زمان جلسه را به صحبت کردن درباره افراد دیگر در زندگی شما و مقصر دانستن آنها صرف میکند؟ آیا درمانگر تعبیرهایی میدهد که با آنها موافقید و در عین حال، شما را به چالش میکشند؟ آیا درمانگر سعی میکند شما را تسکین دهد یا شما را وا می دارد تا خود را تغییر دهید؟ آیا میتوانید در پایان ماه واقعاً به خود بگویید که بهبود چشمگیری داشتهاید، یا صرفاً یک سنگ صبور پیدا کردهاید و بس؟
فاطمه محمدی
بر گرفته از
How To Choose A Psychotherapist
